آیا معامله ارزهای دیجیتالی شرعا باطل است؟

به گزارش اجاره، یکی از چالش های فقهی و البته مهم که نسبت به معامله ارزهای دیجیتالی مطرح است مسأله غرری بودن است که به نظر می آید نمی توان با استناد به قاعده نفی غرر قائل به بطلان این معاملات شد.

به گزارش اجاره به نقل از مهر، معاملات ارزهای دیجیتالی امروز یکی از بازار تجاری بوده که اتفاقاً سرمایه افراد زیادی را به خود جذب کرده است. جواد سلطانی فرد، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید مطهری (ره) در گزارش اجاره به نقل از مهر در رابطه با برخی شبهات توضیح هایی عرضه کرده است که می آید.
یکی از چالش های فقهی که در رابطه با معاملات ارزهای دیجیتالی مطرح شده اینست که این معاملات غَرری هستند و با استناد به یک قاعده فقهی با عنوان «نفی غرر» باید گفت این معاملات شرعاً باطل هستند. نخست در رابطه با این قاعده کمی توضیح دهید.
درباره مفهوم شرعی غرر در بین فقها اختلاف نظر وجود دارد، اما آن چه بعد از بررسی که داشتم به آن رسیده ام و البته چنین برداشتی را میتوان در کلام دانشمندانی همچون ملأ احمد نراقی و محقق خویی هم مشاهده کرد، آن است که غرر در شریعت به معنای خطر ناشی از ابهام نسبت به دست کم یکی از عوضین (دو چیزی که با هم مبادله می شوند مانند پول در مقابل گوشی تلفن همراه) در هنگام معامله است که در نزد عرف قابل توجه باشد؛ به عبارت دیگر «غرر» به معنای «احتمال ضرر» و «خطر از دست دادن دارایی» است.
شکی نیست که فقها خرید و فروشی را که با غرر همراه باشد، بر مبنای قاعده فقهی «نفی غرر» – که از حدیث معروف «نهی النبی (ص) عن بیع الغرر» گرفته شده است – باطل می دانند؛ مثلا اگر خریداری در مقابل گوشی تلفن همراه دزدیده شده به مالک آن پول بپردازد، در واقع با این اقدام پول خویش را در معرض نابودی قرار داده است؛ چونکه دستیابی به آن گوشی مبهم بوده و امکان دارد هیچگاه گوشی دزدیده شده پیدا نشود. همینطور اگر ابهام نسبت به جنس کالا باشد، مانند معامله انگشتری که مشخص نیست طلا است یا نقره یا ابهام نسبت به وصف کیفی آن باشد، مانند معامله یک کیلو گرم برنج که مشخص نیست کیفیت بالایی دارد یا متوسط یا پایین، یا ابهام نسبت به اندازه و وصف کمّی آن باشد، مانند معامله قطعه ای از طلا که وزن آن معلوم نیست؛ در تمامی این موارد و امثال آن به سبب وجود احتمال ضرر و با استناد به قاعده نفی غرر، معامله باطل است.
چرا شبهه غرری بودن نسبت به ارزهای دیجیتالی مطرح است؟ آیا وجود نوسانات شدید قیمت در بازار ارزهای دیجیتالی می تواند منشأ این شبهه باشد؟
گفته شد که شکی در باطل بودن معامله همراه با غرر نیست، اما مسئله مهم همان گونه که اشاره کردید آن است که آیا میتوان معاملات ارزهای دیجیتالی مصداق معامله غرر و باطل دانست یا خیر؟
یکی از مهم ترین عواملی که شبهه غرری بودن را نسبت به بازار ارزهای دیجیتالی مطرح کرده است، همین مسأله نوسانات شدید و بدون محدودیت در بازار ارزهای دیجیتالی است. این بازار نوپا و جوان به سبب عواملی همچون کوچکی حجم، بالا بودن سرعت معامله به سبب دیجیتالی بودن آن و رفتار دارندگان عمده ارزهای دیجیتالی به منظور کسب سود اساسا تلاطم شدیدتری نسبت به دیگر بازارها نظیر طلا تجربه می کند. اخبار جدید شامل مثبت و منفی عامل دیگری است برای تغییر دادن قیمتها در این بازار تا جایی که در بعضی از موارد باعث می گردد حباب هایی در دوره های زمانی مختلف ایجاد شود. این بی ثباتی، از بین رفتن کل دارایی در لحظه را محتمل می سازد، به صورتی که امکان دارد رمزارزی که تا چند لحظه پیش با ارزش و قیمت بسیار بالایی درحال معامله بود در آینده بسیار نزدیک بشدت سقوط کند.
در سال ۲۰۱۷ میلادی ارزش بیتکوین در مدت زمان ۳ ماه، به ۳ برابر رسید، در حالیکه از آغاز سال ۲۰۱۸ تا اوایل سال ۲۰۱۹ ارزش آن از حدود ۱۵ هزار دلار به زیر ۵ هزار دلار کاهش پیدا کرد. برخی معتقدند به سبب وجود چنین ریسک بالایی، ورود به بازار این ارزهای نوظهور با خطر همراه بوده و معامله در آن مصداق غرر و باطل خواهد بود.
به نظر شما آیا به این شبهه میتوان پاسخ داد یا این اشکال وارد است؟
معتقدم با در نظر گرفتن معنای غرر در شریعت که به آن اشاره شد، وجود نوسانات شدید قیمت و مواردی از این قبیل نمی توانند باعث تحقق غرر در معاملات ارزهای دیجیتالی شوند؛ چونکه صرف نظر از این نکته که این شبهه در مورد رمزارزهایی که نوسانات بسیار کمی دارند، قابل طرح نیست و تنها نسبت به رمزارزهای پرنوسان مطرح می شود، وجود نوسان های بدون محدودیت مختص به ارزهای دیجیتالی نبوده و در خیلی از چیزها وجود دارد؛ همان گونه که قیمت طلا هم طی سالیان اخیر با نوسانات بسیار شدیدی مواجه بوده و کسی مدعی نشده که معامله آن مصداق معامله غرر است. وضعیت پرنوسان بازار سرمایه که با وضوح بیشتری این مطلب را می رساند.
افزون بر این، در بازار ارزهای دیجیتالی «قدرت عرضه و تقاضا» مهم ترین نقش را در بالا و پایین رفتن قیمتها ایفا می کند که معمولا بر مبنای تکنیکال و مقاومت و حمایت هایی که در روند نزول یا صعود قیمت این ارزها وجود دارد، شکل می گیرد که این مسأله، نوسانات را امکان دارد تا حدی برای اهل فن قابل پیش بینی کند.
علاوه بر اینها، یک نکته مهم و اساسی در مسأله غرر وجود دارد که به نظرم بی توجهی به آن سبب شده است تا خیلی از موارد به اشتباه مصداق غرر قرار گیرند، اینست که اساساً وجود نوسانات حتی اگر شدید باشد، ارتباطی با مسأله غرر ندارد؛ چونکه اگر با تسامح ریسک را معادل غرر بدانیم، باید گفت هر ریسکی غرر نیست، بلکه غرر آن خطر قابل توجهی است که نسبت به دست کم یکی از عوضین، آن هم در زمان انجام دادن معامله وجود داشته باشد، اما اگر ابهام نسبت به وضعیت اقتصادی کالا در آینده باشد، اساساً ارتباطی با قاعده غرر پیدا نخواهد داشت. البته اگر منظور از نوسان، نوسان در حین معامله باشد که معامله گر نمی داند در مقابل فلان مقدار از پول چقدر رمزارز دریافت می کند، این غرر بوده و معامله باطل خواهد بود؛ اما نوعاً در مسأله صحبت از نوسانات قبل و پس از معامله است، نه حین معامله. بعنوان مثال، فردی می خواهد در وضعیت پرنوسان بازار، مبادرت به خرید طلا نماید؛ اگر نسبت به مواردی همچون عیار و گرم آن ابهام داشته باشد، معامله او به سبب وجود غرر باطل خواهد بود؛ اما اگر ضمن آگاهی به اوصاف مورد اشاره، عدم اطمینان او از این جهت باشد که آیا ارزش طلایی که خریده در ماه آینده بیشتر می شود یا کمتر، باآنکه خرید طلا در چنین بازاری همراه با ریسک است، اما نمی توان چنین معامله ای را مصداق غرر دانست، در غیر این صورت تقریبا باید هر فعالیت اقتصادی را – که معمولا با ریسک همراه می باشد – باطل قلمداد کرد.
اگر شخصی مثلا بیتکوین را در قیمتی نامعقول خریداری کرد چطور؟ آیا خرید در قیمت هایی که عاقلانه به نظر نمی آید، می تواند باعث غرری بودن معامله شود؟
اولاً خرید در قیمت های نامعقول رفتاری است که توسط عقلای چنین بازارهایی تقبیح می شود؛ چونکه عقلا، قبل از خریدوفروش سهام یا ارز به روانشناسی بازار و همینطور به بررسی داده های حاصل از اندیکاتورها توجه می کنند، به صورتی که از کنار هم قرار دادن تکه های این پازل می توانند سیگنال خرید یا فروش سهم های بازار سرمایه یا ارزهای دیجیتالی را مشخص کنند به صورتی که حداقل ریسک و احتمال ضرر را برای آنان به دنبال داشته باشد.
ثانیاً این اشکال هم ارتباطی با غرر ندارد؛ چونکه در چنین حالتی که فرد مبادرت به خرید ارز در قیمتی نامعقول می کند، فرض اینست که ابهامی نسبت به عوضین وجود ندارد، یعنی از طرفی مبلغی که خریدار می خواهد پرداخت کند مشخص است؛ از سوی دیگر، قبل از خرید هم میتوان در مورد ماهیت ارزهای دیجیتالی و ارزشمندی آنها اطلاعات به دست آورد و نوع و تعداد رمزارزی را که در مقابل آن می خواهد خریداری کند هم مشخص است؛ ازاین رو از این حیث خطری معامله را تهدید نمی کند و در نتیجه تحقق غرر در آن منتفی است. تصویر زیر نشان داده است که خریدار می داند چه چیزی را با چه اوصافی و در چه قیمتی می خرد و به نظر می آید همین مقدار از علم برای صحت معامله وی کفایت می کند.
این نکته را هم اضافه کنم که وقتی یک شرکت قصد توسعه رمزارز جدیدی دارد، معمولا تمامی جزئیات فنی، تکنیکال، مالی و تجاری آنرا در سندی تحت عنوان White Paper (کاغذ سفید) توضیح می دهد.
به نظر می رسد دست کم بیشتر شبهاتی که در ارتباط با تحقق غرر در معاملات ارزهای دیجیتالی مطرح شده، در ارتباط با وضعیت آینده بازار آن و ناشی از عدم تبیین درست معنای قاعده «نفی غرر» است. از همین جا وضعیت خطرهایی از قبیل «هک شدن و مورد سرقت قرار گرفتن دارایی»، «خطر بسته شدن حساب کاربری ایرانیان» و «فراموشی رمز عبور و در نتیجه از دست دادن دارایی» مشخص می گردد؛ چونکه این خطرها ارتباطی با ابهام موجود نسبت به عوضین در هنگام معامله ندارد؛ ازاین رو نمی تواند از این حیث خطرآفرین بوده و باعث تحقق غرر در معاملات ارزهای دیجیتالی شود.
پس با این توضیح ها شما معتقدید که معاملات ارزهای دیجیتالی از نظر شرعی اشکالی ندارد؟
غرری نبودن معاملات ارزهای دیجیتالی به معنای مشروع بودن آنها نیست؛ در واقع یکی از چالش های فقهی و البته مهم که نسبت به این معاملات مطرح است، همین مسأله غرری بودن بود که به نظر می آید نمی توان با استناد به قاعده نفی غرر قائل به بطلان این معاملات شد، اما برای صحت معاملات مورد اشاره، چالش های دیگری همچون «مالیت نداشتن»، «ضرری بودن» و «اکل مال به باطل بودن» وجود دارد که باید هر یک جداگانه بررسی شود.

منبع: